استاد شهید مرتضى مطهرى رحمه الله مى فرماید: اسلام دو پیوند با اقتصاد دارد: مستقیم و غیرمستقیم. پیوند مستقیم اسلام با اقتصاد؛ از آن جهت است که مستقیماً یک سلسله مقررات اقتصادى درباره مالکیت، مبادلات، مالیاتها، ارث، هبات، صدقات، وقف و مجازاتهاى مالى و غیره دارد.
پیوند غیرمستقیم اسلام با اقتصاد، از طریق اخلاق است. اسلام مردم را توصیه مى کند به امانت، عفت، عدالت، احسان، ایثار، منع دزدى و خیانت و رشوه. همه اینها در زمینه ثروت است، و یا قسمتى از قلمرو این مفاهیم، ثروت است. (1)
بى گمان یکى از مهم ترین انگیزه هاى مکتب نبوى صلى الله علیه وآله در توصیه به شکوفاسازى اقتصاد و بهره مندى از دارایى کافى، نقش مهم یک اقتصاد مطلوب در مدد رساندن به دیندارى و اصلاح امر آخرت است؛ همان گونه که در حدیث نبوى صلى الله علیه وآله چنین مى خوانیم: نِعْمَ الْعَوْنُ عَلى تَقْوَى اللَّهِ الْمالُ؛(1) مال و دارایى، چه کمک خوبى براى پرهیزکارى است.
خلاصه اینکه، اسلام، ثروت پرستى را محکوم کرده است؛ نه ثروت را، و دنیاطلبى را رد کرده است، نه دنیا را؛ چنان که باز در حدیث نبوى صلى الله علیه وآله مى خوانیم: لا تَسُبُّو الدُّنْیا، فَلَنِعْمَ الْمِطِیَّةُ لِلْمُؤْمِنِ عَلَیْها یَبْلُغُ الْخَیْرَ وَعَلَیْها یَنْجُو مِنَ الشَّرِّ؛(2) به دنیا دشنام ندهید؛ چرا که دنیا مرکب خوبى براى مؤمن است که با آن به خیر دست مى یابد و از شرّ نجات مى یابد.
از این رهگذر، اهل بیت علیهم السلام بر مسئله اقتصاد اهتمام مى ورزیدند. ایشان، هم خود به سامان بخشیدن آن همت مى گماشتند و هم دوستان و پیروانشان را به این امر فرا مى خواندند. امام باقرعلیه السلام نیز از این قاعده مستثنا نمانده و در کنار همه ابعاد معنوى و تعالى بخش خویش، سیمایى اقتصادى از خود به جاى گذاشته است. مقاله حاضر، کند و کاوى مختصر، درباره گفتار و رفتار اقتصادى حضرت باقرعلیه السلام است.
ادامه مطلب