سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

جوانمرد مسلمان

 
 

 
 


basirat@gmail.com

 

 

موضوعات

25 بهمن ، رسانه سبز ایران ، جلبک (1)

آرامش ، خانه، مخوف ، تفویض، گناه ، حواس پرتی (1)

ارزشمند ، امام صادق (ع) ، درس (1)

استبداد ، محمد رضا شاه ، دهه فجر ، مردم ، کودتا (1)

اسلام ، امام خمینی ، دانشگاه ،دیدگاه (1)

اعدام ، متجاوز ، دختر جوان (1)

الجنادریه ،کمک ،شورای سبز ،دستگاه امنیتی رژیم سعودی (1)

امام باقر(ع)،بیزاری ، تنبلی ، کسب ، کار، ، توصیه ، تجارت، کشاورز (1)

امام جواد (ع)، شهادت ، امام محمدتقی (ع)، (1)

امام حسین ، امام زمان ، الگو یار ، امام سجاد ، روز پاسدار ، اسلا (1)

امام خمینی ، جمهوری ، اسلامی، صحیفه (1)

امام خمینی ، ملت ابران ، انتخابات ،شیطان (1)

امام زمان ، شناخت ، عدم ،مثبت ، منفی ، آثار ، حضرت آیت الله جواد (1)

امام محمد باقر، مبارزه ، اندیشه ، خوارج ،دروغ پردازان ، غالیان، (1)

امام هادی ، حکمرانان، نهضت علویان، سیاسی ، اجتماعی ، دربار ، عاط (1)

انسان ، انقلاب ، بی قرار ،سنت ، الهی (1)

انقلاب اسلامی ، ایران ، بهمن ، دهه فجر ، پیروز ، مردم (1)

انقلاب اسلامی ، وحدت ، منادی، امام خمینی (1)

ایران ، انقلاب اسلامی ، امام خمینی (1)

ایران ، مردم ، مقاومت ، انتخابات ، 12 اسفند (1)

ایمان ، ایثار ، شهادت ، امام خمینی ، صحیفه (1)

برهنگی ، حقوق زن ، زنان ، زنان کارگر ، سفسطه (1)

بی بی سی ، جلبک ، سبز ، 25 بهمن (1)

بی بی سی فارسی ، استخدام ، گزارشگر (1)

پیشگیری ، سرما خوردگی (1)

توصیه، مهم ، شنیدنی، آیة الله وحید خراسانی (1)

جنبش سبز ، جلبک ، راهپیمایی ، 25 بهمن (1)

جک ، طنز ، انتخابات ، شب ، مجلس (1)

حضرت فاطمه ، انسان ، کامل، صفات ، (1)

حضرت محمد (ص) ، حضرت علی (ع) ، لیلة المبیت (1)

حق ، خدا ،امام صادق (ص) (1)

خشم ، خدا ، آثار ، امام صادق، هشلم بن حکم ، امام علی ، امام محمد (1)

خود باوری ، امام خمینی ، صحیفه (1)

دختر ، آزار ، اذیت ، جنسی ، خواستگار (1)

دزد ، قران (1)

دعا ، شفا ، درمان ، نعمت ، مومن (1)

دعای غریق ، عبدالله بن سنان ،آینده روشن ، حضرت صادق (ع) ، بحار ا (1)

دموکراسی ، رژیم ، اسرائیل،رژیم صهیونیستی (1)

دیدگاه حضرت امام خمینی، آزادی مردم ، انتخابات ، تبلیغات سالم ، ر (1)

دیه ، ارث ، مرد ، زن ، احکام شرعی ، فضیلت (1)

رجعت ، شیعیان ، مهدویت ،سیره ائمه (1)

رزق ، روزی ، خدا ، غیر خدا ، تقوا (1)

رهنمودهای امام خمینی ، ضرورت تداوم ،حماسه حضور مردم ، معیار، انت (1)

روستا ، فردو ، هسته ای (1)

زنا ، غیبت ، توبه (1)

زندگی ، پیامبر اکرم ، دعوت ، جهاد ،رفتار با مردم ،ذکر و عبادت ال (1)

ساده زیستی ، مقام معظم رهبری (1)

سال 1391 ، تولید ، ملی ، حمایت ، کار و سرمایه ایرانی (1)

سخن ، حکمت ، اندرز، قصار ، امام صادق(ع) (1)

شیطان ، شکم ، یحیی (1)

شیطان ، گناه (1)

شکرگزارى، نعمت‏هاى مادى، نعمت‏هاى معنوى، ریزش نعمت‏ها، نعمت‏هاى (1)

عرفا ، سیاست حکومت، تدبیر ،تربیت (1)

فتنه ،شبهه ،مردم ، باور ،قرآن ، اسلام (1)

فرمانده کل سپاه ، سردار سرلشکر محمدعلی جعفری ،تنگه هرمز (1)

فرهنگ ، استفاده ، زرنگی (1)

فساد ، پدر ، مادر ، آیه 223 سوره بقره (1)

فضائل، اخلاق، رذائل، دوست ، اسلام (1)

فقر (1)

فیس بوک ، اختلالات غذایی (1)

قرآن ، صابران ، مومنان ، مجاهدان ،رستگاران ، مهاجران ، بندگان حض (1)

قربانی ، خشونت جنسی ، انگلستان ، دختر (1)

گشایش ، خدا ، ازدواج ، انتخاب همسر، اقتصاد،مهریه، (1)

گناه ، عوارض ، عمومی ، خصوصی (1)

مراجع تقلید ، مشارکت گسترده ، مشارکت آگاهانه ،انتخابات مجلس (1)

مردم سالاری ، امام خمینی ، صحیفه (1)

مطالبات ، مقام معظم رهبری ، جهاد اقتصادی (1)

مقام معظم رهبری ، برگه رای ، انتخابات (1)

مناظره ، امام صادق (ع) ، منکر خدا ، (1)

مهاجرانی ، نوری زاده ،ملک عبدالله ، جیره خوار ، عربستان (1)

نوری زاده ، عطاء الله مهاجرانی ،عربستان (1)

نیمه شعبان ، امام زمان ، شب قدر، امام سجاد (1)

همبستگی ، ولایت، افراط، خشم، خوشحالی (1)

والدین ، دین ، کودکان ، تربیت ، آموزه های دینی ، نماز (1)

وزارت اطلاعات ، اطلاعات ، تلفن ، موبایل ، تخلیه (1)

وصیت ، امام صادق ، نماز ، شفاعت ، اهل بیت ، سفارش (1)

وصیت ، شیعیان ، امام جعفر صادق (ع) (1)

ولایت ، ولی فقیه، ولایت فقیه (1)

ولایت فقیه ، امام خمینی ، صحیفه (1)

ولی فقیه ، کمونیست ،کانال جدید ، آیت الله خامنه ای (1)

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

سایت روستای چشام (Chesham.ir)

دانایان

رشادت

جوانمردان

خبرگزاری فارس

رجا نیوز

صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران

پایگاه خبری تحلیلی قلم پرس

 

مطالب اخیر

آثار خشم خدا چیست؟!

چرا دیه زن نصف دیه مرد می باشد؟

بازگشت امام خمینی (ره) به ایران و آغاز دهه فجر مبارک باد

چرا غیبت از زنا بدتر است ؟

ایستگاه شکم

معنی ایمان چیست؟

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

پرهیزگاران، جوانمردان واقعی ...
آیین صالحین
 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 82636
بازدید امروز :13
بازدید دیروز : 11
تعداد کل پست ها : 118

 

مکارم اخلاق سید الشهداء (ع)(قسمت دوم)

مکارم اخلاق سید الشهداء (ع)(قسمت دوم)


6 ـ زهد امام حسین (علیه السّلام):

بهترین نشانه زهد کامل و خوار شمردن دنیا همان فداکارى و گذشت آن حضرت از جان خود و جوانان و برادران و اصحاب و یاران، و تن دادن به آنهمه مصیبت و بلا بود.
اگر دنیا و مال و نعمت آن، در نظر کسى بى قدر و ارزش نباشد نمى تواند اینگونه در راه حق و یارى دین خدا و بزرگداشت هدف عالى خود پایدارى و استقامت ورزد تا به حدّى که بدن قطعه قطعه عزیزانش را ببیند و صداى ناله کودکانش را از زحمت تشنگى بشنود و گریه زن و بچه، دل پر از مهر و عاطفه او را به درد آورد و برپیکرش آنهمه زخمهاى کارى وارد شود ولى در یارى دین خدا ثابت و پا برجا بماند و در مقابل باطل نرمش نشان ندهد و مانند کوه تمام این مصائب او را تکان ندهد.
آرى به حسین علیه السّلام ـ پیشنهاد مى شد که با یزید از در مسامحه و سازش در آید، و به نحوى که در عرف اهل دنیا خلاف شأن و شرف او شمرده نشود با او کنار بیاید، و در عوض خودش و خاندان و فامیل و کسانش از دنیا متمتع و بهره مند شوند; اما حسین کسى نبود که براى خاطر زندگى دنیا و خوشگذرانى، مصالح عالیه اسلامى را نادیده بگیرد و با گرفتن حق السکوت برقرارى چنان دستگاه فاسد و ظلم و کفر را امضاء نماید و در اداى تکلیف و وظیفه مهمى که از طرف خدا به عهده دارد مسامحه و کوتاهى نماید.
حسین پسر آن کسى است که فرمود: «اگر آفتاب را در دست راست، و ماه را در دست چپم بگذارند که دست از دعوت بردارم، برنخواهم داشت».
او پسر کسى است که مى گفت: «دنیاى شما نزد من از آب بینى یک بز زکامى خوارتر است».
علائلى مى گوید: حسین در این ناحیه، بزرگ و یگانه بود، زندگى دنیا را خوار مى شمرد، و از مرگ بیم و هراسى نداشت، و بجز برهان پروردگارش که همه چیز را فداى آن مى کرد به هیچ چیز نظر ندوخت. از این جهت سزاوار است مانند شاعر هندى (معین الدین اجمیرى) او را دومین بنا کننده کاخ اسلام بعد از جدش، و مجدد بناى توحید و یکتا پرستى بنامیم28.
و نیز او مى گوید: حسین به کلّ وجود و تمام هستیش از دنیا رو گردانده بود29.
پس حسین مانند پدرش رئیس و سید زهاد بود. پدر مى گفت:
کَقارب وَرَدَ اَوْ کَطالِب وَجَدَ».
پسر مى گفت:
«اِنِّى لا اَرَى الْمَوْتَ اِلاّ سَعادَةً، وَ لاَ الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ اِلاّ بَرَماً».
ابن شهر اشوب در جمله اى از زهد آن حضرت گوید که به او گفته شد:
«ما اَعْظَمَ خَوْفَکَ مِنْ رَبِّکَ»
چقدر بزرگ است بیم تو از خدا؟
فرمود:
«لا یَأْمَنُ الْقِیامَةَ اِلاّ مَنْ خافَ اللهُ فِى الدُّنْیا»
در امان نیست کسى روز قیامت مگر آن کس که در دنیا از خدا بترسد30.


7 ـ تواضع و فروتنى حسین(علیه السّلام):

هرچه معرفت و خداشناسى و توحید، و علم و حکمت انسان بیشتر شود، تواضع و فروتنى او زیادتر مى شود. تکبر بشر ناشى از جهل و نادانى، و غفلت و خودپسندى است. در آیات کریمه و احادیث از تکبر به شدّت مذّمت و از تواضع مدح و ستایش شده است.
مخصوصاً بزرگان و زمامداران بیشتر باید به تواضع و فروتنى خو بگیرند و از تکبر دور باشند، تکبر میان فرد و جامعه فاصله مى اندازد و او را نسبت به جامعه بدبین، و مردم را از او متنفر مى سازد. شخص متکبر در همان حالى که در میان اجتماع است منفرد و تنها است.
افراد نادان به اندک چیزى از مال یا مقام باد در بینى مى اندازند و به دیگران به نظر حقارت نگاه مى کنند و مایلند فکر و نظر خود را بر مردم تحمیل کنند.
طرز حکومت اسلامى چنانچه در زمان خلافت على علیه السّلام ـ مشاهده شد، متکى بر تواضع زمامداران و «الغاء» فاصله بود. رسم زمامدارى پیش از اسلام و آن تشریفات از بین رفت. او مثل یک فرد عادى شخصاً براى حوائج خود به بازار مى رفت و با مردم تماس مى گرفت و خرما و نانى را که خریده بود در دامن عبا یا قبا مى ریخت و به منزل مى آورد و در بین راه حوائج مردم را برمى آورد و به آنها کمک مى کرد و به شکایاتشان رسیدگى مى نمود، لباس وصله دار مى پوشید، خودش در حضور مردم لباس و کفشش را وصله مى زد، غالباً بیشتر از یکدست لباس نداشت. غذایش بسیار ساده و عادى بود، بلکه غالباً نان و نمک یا نان و شیر بود در حالیکه به دیگران در خوراک و پوشاک اینگونه سخت گیرى نمى کردند.
خلیفه براى آنکه فقراء به او نگاه کنند و از تنگدستى خود ناراحت نشوند و تجمل پرستى و افتخار به تشریفات رایج نگردد اینگونه زندگى مى کرد.
شخص اول در دعوائى که مردم به او داشتند در دادگاه حاضر مى شد و مثل مدعى خود در دادگاه مى نشست، و بسا که دادگاه او را محکوم مى ساخت و کسى آن را توهین به مقام خلیفه نمى شمرد.
با زهد و تواضع و سادگى معاش، نفس خود را مهار مى کردند و به قناعت معتاد مى ساختند، مبادا غریزه زیاده طلبى آنها را وادار به حیف و میل اموال بیت المال و تجمل و کاخ نشینى سازد.
در روایات رسیده است:
«مَنْ اَرادَ اَنْ یَتَمَثَّلَ لَهُ الرِّجالُ فَلْیَتَبَوَّءَ مَقْعَدَهُ مِنَ النّار»
را از آتش بگیرد.
این یک نوع گردنکشى و فساد در زمین است که شخص زمامدار بر زیردستان خود به لباس و مرکب و مسکن برترى بگیرد، و براى خود دستگاه و تشریفات قرار دهد که او را غیر از مردم عادى بدانند و به عادات دوران جاهلیت و پیش از اسلام خو بگیرد. این عادات زشت همان رسومى است که بنى امیه تجدید کردند و پس از انحراف خلافت از مسیر خود و گرایش به سبک جاهلیت، در کشورهاى اسلامى دوباره برقرار شد.
با خواست خداوند در آینده این بحث ادامه خواهد یافت، در اینجا سخن از تواضع و فروتنى حسین علیه السّلام ـ است.
حسین در نزد مردم بسیار محترم بود وقتى او و برادرش حسن مجتبى علیهما السّلام ـ پیاده به حج مى رفتند تمام رجال و شیوخ صحابه که با آنها بودند به احترامشان از مراکب پیاده مى شدند و پیاده مى رفتند، این احترام حسین علیه السّلام ـ در نفوس نه براى آن بود که حسین کاخ مجلل داشت یا مرکبهاى سوارى او گران قیمت بود یا غلامان و سربازان پیشاپیش یا دنبال موکب او مى رفتند یا آنکه مسجد پیغمبر را براى او خلوت مى نمودند و راهها را در موقع آمد و شد او بر مردم مى بستند، نه! براى هیچیک از اینها نبود. حسین با مردم زندگى مى کرد و از مردم جدا نبود، در نهایت سادگى و تواضع بود، همه ساله پیاده به حج مى رفت، با مردم نشست و برخاست، و آمد و شد داشت، با فقراء معاشرت مى کرد، در نماز جماعت حاضر مى شد، به عیادت بیماران مى رفته، در تشییع جنازه ها شرکت مى کرد در مسجد جدش پیغمبر با دوستان و اصحابش مى نشست. دعوت فقرا را مى پذیرفت و آنها را میهمان مى نمود، خودش براى محتاجان، بینوایان، بیوه زنان و یتیمان، نان و غذا مى برد.
وقتى سپاهیان ستم پیشه و سنگدل کوفه بدن مطهرش را عریان بر خاک افکندند، بر شانه مبارکش نشانه از برداشتن بار دیدند، از علت آن پرسیدند، حضرت سجاد فرمود: اثر آن انبانها است که در مدینه به دوش مبارک بر مى گرفت، و به خانه هاى فقراء و ایتام و بیوه زنان مى برد.

8 ـ ایمان خالص و استوار سیدالشهداء:

ایمان به هدف و مقصد براى ارباب نهضتها و رهبران انقلابها و زعماى اصلاحات دینى و اجتماعى، عامل بزرگ پیشرفت و بازنگشتن به عقب و عدول نکردن از برنامه است.
اگر رهبر یک قیام به هدف آن ایمان داشته باشد یعنى آن را عین واقع و حقیقت بشناسد، با اطمینان خاطر به سوى هدف پیش مى رود و سستى و کندى نمى کند و در همه حال از ایمانى که دارد نیرو مى گیرد و ناملایمات و سختیها و مشکلات، عزم او را ضعیف نمى سازد و در اراده او خللى وارد نمى کند.
در تاریخ انبیاء خصوص پیغمبر اعظم اسلام ـ صلّى الله علیه و آله ـ وقتى مطالعه و دقت کنیم مى بینیم که یکى از اسباب عمده موفقیت آن حضرت، ایمان قاطع و ثابت، و یقین جازمى بود که به نبوّت خود و وحى خدا داشت. با چنان ایمان محکم پیغمبر اعظم صلّى الله علیه و آله ـ دعوت به توحید را در میان وحشى ترین اقوام بت پرست آغاز فرمود و پرچم دعوت تمام ملل را به دست گرفت، و با اینکه موانع بزرگ و خطرات عظیم در راه پیشرفت دعوت او بیشمار بود، با قوت قلب و اطمینان خاطر با فریاد
«قُولُوا: لا اِلهَ اِلاَّ الله تُفْلِحُوا»
جهان را متوجه به توحید و یکتاپرستى کرد.
این ایمان قوى در تمام دوران زندگى پر از حوادث پیغمبر صلّى الله علیه و آله ـ نمایان و آشکار است.
در جنگها و غزوات در هنگام فتح در موقع شکست ظاهرى در ابتداى دعوت و روزگار ضعف مسلمین و تسلط کفار و فشار و آزارهاى آنها به مسلمانان، همه جا پیغمبر با قیافه اطمینان بخش و دل آرام، برنامه هاى آسمانى را اجرا مى کرد و به سوى مقصد و هدف پیش مى رفت.
حسین نیز در ایمان به هدف و مقصد قیام خود، مانند جدش مرتبه اعلى را دارا بود.
هدف خود را حق، و امویین را باطل مى دانست، و برنامه هائى را که اجرا کرد سبب نجات اسلام و مسلمین تشخیص داد و راه منحصر به فرد مبارزه با نقشه هاى خائنانه بنى امیّه را خوددارى از بیعت و تسلیم دانست. او یقین داشت این راهى که مى رود موافق با رضاى خدا و پیغمبر و منتهى به شهادت و سعادت است به این جهت، صادقانه و قاطعانه مخالفت خود را با زمامدارى یزید اعلام کرد، و هرچند مى دانست این مخالفت و امتناع از بیعت برایش بى نهایت گران تمام مى شود ولى چون رضاى خدا را در آن مى دید از همه آن مصائب و سختیها استقبال کرد.
همانطور که یک بازرگان اگر در یک معامله یقین به هزار میلیون سود کند از آن معامله نخواهد گذشت. حسین هم در این معامله اى که با خدا کرد یقین به همه قسم سود و فائده معنوى و دینى و اخروى داشت، و کسى که داراى آنچنان ایمان محکم به خدا و ثواب خدا است نمى تواند از این معامله صرف نظر کند، و هیچ شبهه و تردید ندارد که هر چه را در این معامله عوض قرار دهد باز هم سود و نفع او بى حساب است.
حسین مى دانست که مدافعه با خطرات و ضربات مهلکى که به اسلام متوجه شده واجب و لازم است، و برنامه دفاع هم غیر از شهادت و قبول بلا روى بلا نیست.
امام به شهادت خود ایمان داشت و مى دانست که شهادت بر او نوشته شده، و این شهادت سبب مزید افتخار خاندان رسالت و ارتفاع درجات خودش خواهد شد.
تاریخ واقعه جانسوز کربلا را از آغاز تا انجام بخوانید، در همه جاى آن ایمان استوار حسین و فرزندان و اصحاب و بانوان و خواهران و دخترانش به چشم مى خورد.
سخنان و کلمات حسین علیه السّلام ـ در مدینه، مکه، کربلا و در بین راه به یک مضمون بود، و اگر چه به مناسبت مقامات الفاظ و تعبیرات عوض مى شد اما مطالب و معانى تفاوت پیدا نمى کرد.
در مدینه وقتى ولید به آن حضرت پیشنهاد کرد با یزید بیعت کند فرمود:
فَمِثْلی لا یُبایِعُ مِثْلَهُ31»
بیعت نمى کند.
و به مروان وقتى عرض کرد صلاح تو در آنست که بیعت کنى فرمود:
«اِنّا للهِِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ، وَ عَلَى الاِْسْلامِ السَّلامُ اِذْبُلِیَتِ الاُْمَّةُ بِراع
مِثْلِ یَزید32»
را باید خواند، اگر امت به رهبرى چون یزید مبتلا شود!!.
در این بیانات صریحاً اعلام کرد که شخصى مثل او که مرکز و معدن همه فضایل است، با شخصى متجاهر به فسق، میگسار و کشنده مردم بیگناه، بیعت نمى کند، یعنى نباید بیعت کند، و وقتى مسلمانها به زمامدارى مثل یزید مبتلا گردند باید با اسلام وداع کرد، و هرکس با زمامدارى یزید موافقت کند مثل این است که به انقراض اسلام رأى داده باشد.
در سر قبر پیغمبر اکرم صلّى الله علیه و آله ـ و در موارد دیگر نیز همینگونه مقالات از آن حضرت روایت شده است.
در مکه در ضمن آن خطبه معروف
«خُطَّ الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ...»
صریحاً برنامه کار، و عاقبت قیام خود را اعلام داشت.
ابن اثیر نقل کرده بعد از آنکه امام از نزد عبیدالله الحر باز گشت ساعتى را شبانه راه طى مى کردند در همان حال خواب گونه اى بر آن حضرت عارض شد، سپس بیدارگشت و فرمود:
«اِنّا للهِِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ وَالْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمینَ».
فرزندش على بن الحسین رو به آن حضرت نمود و عرض کرد:
پدر! فدایت شوم، سبب این استرجاع و حمد چه بود؟ فرمود: سوارى بر من ظاهر شد و گفت:
«اَلْقَوْمَ یَسیرُونَ، وَ الْمَنایا تَسیرُ اِلَیْهِمْ»
این قوم مى روند در حالى که مرگ به سوى ایشان مى آید
پس دانستم که خبر مرگ به ما داده مى شود. عرض کرد:
«یا اَبَتِ لا اَراکَ اللهُ سُوءاً اَلَسْنا عَلَى الْحَقِّ»
اى پدر! خدا به تو بدى ننمایاند مگر ما بر حق نیستیم؟.
قالَ: «بَلى وَالَّذى یَرْجِعُ اِلَیْهِ الْعِبادِ»
فرمود: بلى به خدائى که بندگان به سوى او باز مى گردند (ما برحقیم).
«قالَ: اِذَنْ لا نُبالى اَنْ نَمُوتَ مُحِقِّینَ»
پس در این صورت ما باکى از مرگ نداریم.
«فَقالَ جَزاکَ اللهُ مِنْ وَلَد خَیْرَ ما جَزى وَلَداً عَنْ والِدِهِ»
فرمود خدا تو را پاداش دهد بهترین پاداشى که فرزندى را از
پدرش مى دهد33.
در یکى از منازل بین راه عراق خطبه اى خطاب به اصحاب خود و سپاهیان حر خواند. پس از حمد و ثناى آفریدگار فرمود:
اللهِ وَ حَرَّمُوا حَلالَهُ وَ اَنَا اَحَقُّ مَنْ غَیَّرَ...»34.
مضمون این عبارات اینست که:
اى مردم، پیغمبر خدا صلّى الله علیه و آله ـ فرمود: هرکس ببیند سلطان ستمکارى را که حرام هاى خدا را حلال قرار دهد و عهد خدا را بشکند و بر خلاف سنت پیغمبر رفتار کند و در میان بندگان خدا به گناه و تجاوز کار کند پس به کردارى یا به گفتارى بر او تغییر و پرخاش نکند بر خدا حق است که او را در همان موضع که سلطان ستمکار را وارد مى کند وارد کند. اى مردم! اینان (بنى امیه و کارمندان آنها) ملازم اطاعت شیطان شده و اطاعت خدا را ترک کرده، و فساد را آشکار نموده، و حدود را تعطیل، و فىء و غنیمت را به خود مخصوص ساخته و حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال کرده اند و من سزاوارتر کسى هستم که بر آنها برآشوبد....
و به فرزدق فرمود:
کَلِمَةُ اللهِ هِىَ الْعُلْیا35»
جهاد در راه او، براى آنکه کلمه خدا بلندتر باشد.
صریح ترین کلامى که از آن حضرت در روز عاشورا روایت شده و نشان مى دهد چگونه آن حضرت از برنامه اى که از آغاز در مجلس ولید، استاندار مدینه، اعلام کرد تا پایان کار، عدول نفرمود، اینست که در ضمن یکى از خطبه هاى بلیغى که در روز عاشورا خطاب به سپاه عمر سعد خواند فرمود:
وَطَهُرَتْ وَ اُنُوفٌ حَمِیَّةٌ مِنْ اَنْ نُؤْثِرَ طاعَةَ اللِئامِ عَلى مَصارِعِ الْکِرامِ36»
و بزرگواران برگزینیم.


چهارشنبه 90 آذر 30 | نظر بدهید

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin